انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
2008-3742
2981-1066
10
20
2015
09
23
تعیین کننده های اجتماعی و جمعیت شناختی رفتارهای سلامت جویانۀ نوجوانان (مطالعه موردی دانش آموزان 12 تا 18 سالۀ مدارس دولتی شهر تهران)
9
47
FA
حسین
محمودیان
دانشیار گروه جمعیتشناسی، دانشگاه تهران
hmahmoud@ut.ac.ir
محمد
امیری
دانشجوی دکترای جمعیت شناسی، دانشگاه تهران
amiri494@ut.ac.ir
نوع نگرش نوجوانان نسبت به مقولات سلامت و رفتارهای سلامتجویانه میتواند تضمینکننده سلامت جسمی، روانی و اجتماعیِ حال و آینده آنها و منجر به افزایش امید زندگیِ سالم جمعیت گردد. هدف اصلی این پژوهش، مطالعۀ تعیینکنندههای اجتماعی و جمعیتشناختیِ رفتارهای سلامتجویانه در بین نمونهای 670 نفری از جمعیت نوجوان 12 تا 18 ساله در شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کمّی است و به روش پیمایشی (همبستگی) انجام گرفته است. میانگین نمرۀ کل این شاخص برای «پسران» 2/54 و برای دختران 3/52 از 100 به دست آمده است. براساس تحلیلهای استنباطی چندمتغیّره و تحلیل مسیر 26 متغیر، مهمترین مؤلفههای جمعیتی، اجتماعی و مذهبی اثرگذار بر رفتارهای سلامت نوجوانان به ترتیب اهمیت عبارتند از 9 متغیر: «توجّۀ افراد پیرامون به سلامت»، «سن فرد»، «نگرش فرد به سلامت»، «رفتارهای مذهبی»، «تحصیلات پدر»، «فاصله سنی با فرزند بعد»، «بُعد خانوار»، «نگرش معنوی و مذهبی» و «وضعیت زناشویی والدین». این متغیّرها توانستهاند حدود 36 درصد از واریانس و تفاوت رفتارهای سلامت نوجوانان را تبیین کنند. براساس پارادایم تعیینکنندههای اجتماعی سلامت، در این پژوهش متغیرهای اجتماعی و مذهبی در مقایسه با متغیرهای جمعیتی وزن بیشتری در تبیین رفتارهای سلامتجویانۀ نوجوانان برعهده دارند. ارائه تبیین و تحلیلی جامع از وضعیّت باورها و رفتارهای سلامتمحور نوجوانان، مداخلۀ دیگر مؤلفههای ساختاری و روانشناختی افزون بر متغیرهای این پژوهش را ضروری مینماید.
جمعیت نوجوان,تعیین کننده های اجتماعی سلامت,رفتارهای سلامت جویانه,نگرش به سلامت,سلامت خوداظهاری,امید زندگی سالم
https://www.jpaiassoc.ir/article_28009.html
https://www.jpaiassoc.ir/article_28009_4c0658d4c5bacdd60cf7bc475f6b1166.pdf
انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
2008-3742
2981-1066
10
20
2015
09
23
جهتگیری ارزشی مادیگرایانه - فرامادیگرایانه و زمانبندی ازدواج (مطالعه موردی: مردان و زنان در شرف ازدواج استان کهگیلویه و بویراحمد)
50
71
FA
محمد
میرزایی
استاد گروه جمعیت شناسی، دانشگاه تهران
mmirzaie@ut.ac.ir
فرزاد
قربانی
کارشناسی ارشد جمعیت شناسی، دانشگاه تهران
farzad92ghorbani@gmail.com
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر جهتگیری ارزشی بر زمانبندی ازدواج در استان کهگیلویه و بویراحمد است. جامعه آماری در این تحقیق پیمایشی، افراد در شرف ازدواجی است که جهت انجام آزمایشات پزشکی قبل از ازدواج به مراکز بهداشتی در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد مراجعه میکردند. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از نظریه تحول فرهنگی و ارزشی اینگلهارت است. نتایج نشان داد که تغییرات ارزشی اثر معناداری بر زمانبندی ازدواج هر دو جنس دارد. در بین متغیرهای زمینهای، هر چهار متغیر یعنی تحصیلات، وضعیت اشتغال، محل سکونت و وضعیت اقتصادی- اجتماعی رابطه معناداری با زمانبندی ازدواج زنان دارند. ولی برای مردان، فقط متغیر وضعیت اشتغال رابطۀ معناداری با زمانبندی ازدواج دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که برای زنان، با کنترل سایر متغیرها، متغیرهای تحصیلات، وضعیت اشتغال و جهتگیری ارزشی، و برای مردان، متغیرهای جهتگیری ارزشی و وضعیت اشتغال، همچنان اثر معنادار خود را حفظ کردهاند. برای حل مساله ازدواج و تغییر زمانبندی آن، سیاستگذاران، ضمن فراهم کردن شرایط ساختاری برای ازدواج جوانان، باید بهدنبال راهکارهایی جهت تغییر نگرشهای منفی افراد نسبت به ازدواج باشند نگرشهایی که ازدواج در سنین پایینتر را مانعی بر سر راه پیشرفت خود میدانند.
جهتگیری ارزشی,زمانبندی ازدواج,ارزشهای مادیگرایانه,ارزشهای فرامادیگرایانه,اینگلهارت,کهگیلویه و بویراحمد
https://www.jpaiassoc.ir/article_28032.html
https://www.jpaiassoc.ir/article_28032_24e9d053729711df5488d006877c19f0.pdf
انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
2008-3742
2981-1066
10
20
2015
09
23
اشتغال زنان و روند باروری و رشد جمعیت در ایران
72
94
FA
وحید
مهربانی
استادیار اقتصاد، دانشگاه تهران
vmehrbani@ut.ac.ir
سیاستگذاری مناسب در زمینۀ رفتار باروری و رشد جمعیت ایجاب میکند که نقش زنان به خصوص اشتغال آنها به خوبی شناسایی شود. بدین منظور، در این مقاله از نظریۀ تقاضا به عنوان مبنای اصلی تحلیل نظری مسأله استفاده میشود که مبهم و دو پهلو بودن اثر اشتغال زنان را نمایان میسازد. از این رو، این فرضیه که اشتغال زنان در ایران تأثیر منفی بر باروری و رشد جمعیت دارد، به بوتۀ آزمون گذارده میشود. آزمون فرضیه به روش تحلیل رگرسیونی و مبتنی بر دادههای استنادی به دست آمده از بانک جهانی برای سالهای 1393-1339 انجام میشود. نتایج حکایت از این دارد که مشارکت زنان (در فاصلۀ سنی 15 تا 24 ساله و 15 تا 65 ساله) در نیروی کار اثر منفی بر باروری دارد اما عامل کاهندۀ رشد جمعیت نیست. این یافته دلالت بر این دارد که هر چند اشتغال زنان از باروری آنها کم میکند اما از سوی دیگر احتمالاً با کاهش نرخ مرگ و میر مانع از اُفت رشد جمعیت میشود. این در حالی است که سهم زنان در مشاغل دستمزدی غیر کشاورزی بر هر دوی باروری و رشد جمعیت اثر مثبت را نشان میدهد. از این رو، فعالیت زنان در مشاغل غیر کشاورزی که با کسب مزد همراه است، مانعی برای بزرگتر شدن بعد خانوار و تأمین نیازهای جمعیتی کشور نخواهد بود.
زنان,اشتغال,درآمد,آموزش,باروری,جمعیت
https://www.jpaiassoc.ir/article_28033.html
https://www.jpaiassoc.ir/article_28033_bc9705147fac5d39b20531aed29dc5a0.pdf
انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
2008-3742
2981-1066
10
20
2015
09
23
برابری و عدالت جنسیتی و رفتارهای باروری در شهر اصفهان
96
127
FA
مهری
شمس قهفرخی
استادیار جمعیت شناسی، دانشگاه اصفهان
mehri_shams2001@yahoo.com
با توجه به افزایش مدل خانوادههایی که هم مرد و هم زن، هر دوشاغل هستند، ماهیت جنسیتی رابطه بین اشتغال و پرورش فرزند، یکی از مسائل مهم برای رفتار فرزندآوری شده است. هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای باروری، بر حسب برابری جنسیتی و عدالت جنسیتی میباشد. و همچنین، پاسخ به این پرسش، که آیا برابری جنسیتی و عدالت جنسیتی، برای باروری یک مسئله است؟ دادهها از یک پیمایش گذشتهنگر از تاریخچه اشتغال و باروری که شامل 552 نمونه از زنان 40-20 ساله شهر اصفهان میشود، اخذ شده است. این مقاله برای برآورد اثر برابری جنسیتی و عدالت جنسیتی روی احتمال و الگوی باروری، مدل تحلیل بقا زمان گسسته را به کار برده است. نتایج نشان داد، که برابری جنسیتی در کارهای خانهداری، احتمال رسیدن به فرزند اول را در فاصله طولانیتری و احتمال رسیدن به فرزند دوم را در فاصله کوتاهتری بالا میبرد، اما عدالت جنسیتی در کارهای خانهداری، احتمال رسیدن به فرزند اول و دوم را در فاصله طولانیتری بالا میبرد. میزان باروری جزئی نشان داد که شاغلان با برابری جنسیتی متعادل، نسبت به زنان شاغل با برابری جنسیتی نامتعادل و زنان شاغل راضی از تقسیم کارهای خانهداری، نسبت به زنان شاغل ناراضی از تقسیم کارهای خانهداری، فرزند بیشتری به دنیا میآورند.
باروری,برابری جنسیتی,عدالت جنسیتی,اشتغال زنان,تحلیل بقا زمان گسسته
https://www.jpaiassoc.ir/article_28034.html
https://www.jpaiassoc.ir/article_28034_ef4adfe7de1601aa43370de7b8b9dfa0.pdf
انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
2008-3742
2981-1066
10
20
2015
09
23
بررسی رابطه دینداری و قصد باروری در شهر تهران
128
163
FA
فاطمه
مدیری
استادیار جامعه شناسی، مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور
fateme.modiri@gmail.com
حجیه بی بی
رازقی نصرآباد
0000-0002-0990-9689
دانشیار جمعیت شناسی، موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور
hajiieh.razeghi@gmail.com
با کاهش باروری در دهههای اخیر و همزمانی آن با برخی تغییرات در دینداری، این مقاله به بررسی رابطه دینداری و تعداد فرزندان قصد شده میپردازد. دادهها برگرفته از پیمایش سبک زندگی متاهلین در شهر تهران است که در سال 1394 انجام شده است. در این مقاله نمونه شامل 1272 مرد و زن متاهل که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بوده، میباشد. یافتهها نشان میدهد قصد فرزندآوری در شهر تهران عمومیت بالایی دارد. حدود 4 درصد قصد بیفرزندی دارند که تنها 5/16 درصد از افراد بدون فرزند را شامل میشود. همچنین 3/67 درصد از افراد قصد داشتن بیش از دو فرزند دارند، در حالی که تعداد افرادی که 2 فرزند یا بیشتر دارند، 6/47 درصد است. گرایش افراد به دین نسبتا بالاست و حدود 65 درصد افراد دینداری متوسط و بالاتر دارند. تحلیلهای چند متغیره نشان میدهد قصد باروری متأثر از دینداری بوده و این تأثیر در حضور متغیرهای اقتصادی اجتماعی همچنان پابرجاست. همچنین اگرچه زنان دیندارتر از مردان هستند، قصد باروری در زنان و مردان تقریبا با شدت یکسان متأثر از دینداری است.
قصد باروری,دینداری,رگرسیون پواسن,تهران
https://www.jpaiassoc.ir/article_28035.html
https://www.jpaiassoc.ir/article_28035_e9fba51bd78dc2e94765f97f6c4f4f74.pdf
انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
2008-3742
2981-1066
10
20
2015
09
23
تعیینکنندههای بلافصل نیات باروری در شهر تهران
164
186
FA
امیر
عرفانی
استاد گروه جامعهشناسی و انسانشناسی دانشگاه نیپیسینگ کانادا
amire@nipissingu.ca
جواد
شجاعی
دانشجوی دکتری جامعه شناسی، دانشگاه اصفهان
sho2412@gmail.com
بازنگری، تدوین و اجرای موفق هر گونه سیاست جمعیتی جهت مقابله با تداوم باروری زیر سطح جایگزینی در ایران نیازمند ارتقای شناخت ما از تعیینکننده های بلافصل نیات باروری (نگرش به فرزندآوری، هنجارهای ادراکی، و نظارت ادراکی رفتاری) زوجین جوان دارد. این پژوهش متکی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده و دادههای پیمایش 1391 نیات باروری شهر تهران (حجم نمونه = 2267) است. بر اساس یافته ها، بیش از نیمی از زوجین جوان در آینده هیچ فرزندی نمیخواهند. تحلیلهای چند متغیری نشان میدهد افرادیکه فرزندآوری را موجب بدتر شدن جنبههای مختلف زندگی فردی خود (مانند: وضعیت اقتصادی، روابط زناشویی، نگرش اطرافیان، احساس امنیت و رضایت از زندگی) میدانند؛ فشار کمتری برای داشتن فرزند از سوی گروههای مرجع بسیار نزدیک به خود (والدین، دوستان، همسایگان) احساس میکنند؛ و با وجود دسترسی به منابع اقتصادی و حمایتی لازم برای فرزندآوری تصمیمشان برای داشتن فرزند(دیگر) تغییر نمیکند، بیشتر احتمال دارد که هیچ فرزند (دیگری)در آینده نخواهند و یا مردد باشند تا اینکه فرزندی بخواهند. سایر یافته ها حاکی است که برخورداری فرد از مشوقهای اقتصادی دولت برای افزایش باروری، تاثیرات متفاوتی بر نیات باروری گروههای مختلف اقتصادی و اجتماعی زوجین جوان دارند؛ نکتهای که بایستی درتدوین هرگونه سیاست تشویقی موالید کشور مد نظر قرار گیرد.
نیات باروری,باروری,نگرش به فرزندآوری,هنجارهای فرزندآوری,نظارت ادراکی
https://www.jpaiassoc.ir/article_28036.html
https://www.jpaiassoc.ir/article_28036_0c66f91f39641283b8d35f55e809b8d2.pdf
انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
2008-3742
2981-1066
10
20
2015
09
23
تأثیر مشخصههای جمعیّتی و اقتصادی-اجتماعی خانوار بر میزان باروری زنان در ایران
188
211
FA
یونس
گلی
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه رازی
younes.goli67@gmail.com
سراج الدین
محمودیانی
استادیار جمعیت شناسی، دانشگاه شیراز
serajmahmoudiani@gmail.com
سهراب
دل انگیزان
دانشیار اقتصاد، دانشگاه رازی
sohrabdelangizan@gmail.com
کاهش میزان باروری در دهههای اخیر به یکی از دغدغههای جمعیّتی در کشور تبدیل شده و این مسأله توجه سیاستگذاران را به خود جلب نموده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر مشخصههای مختلف خانوار بر میزان باروری زنان در ایران است. برای این منظور، در مطالعه حاضر با روش تحلیل ثانویه دادههای هزینه و درآمد خانوار برای بازۀ زمانی 1384 تا 1393 و به برآورد مدل لاجیت ترتیبی تعمیمیافته پرداخته شده است. یافتههای مطالعه نشان میدهد، افزایش سن در اولین زایمان، پسر بودن اولین فرزند، افزایش سالهای تحصیل والدین، شهرنشینی و وضعیت بهداشتی خانوار تاثیر منفی بر احتمال باروری دارند. همچنین یافتهها از آن حکایت دارند که افزایش درآمد خانوار، شاغل بودن سرپرست خانوار و بودن خانوار تحت پوشش بیمه باعث افزایش احتمال باروری زنان میشود. نتیجه مطالعه گویای آن است که خانوارها تمایل دارند تنها 2 و کمتر از 2 فرزند داشته باشند که این مطلب با توجه به چارچوب نظری بحث میتواند به معنای جایگزینی کیفیت به جای کمیت در رفتار باروری خانوارهای ایرانی تفسیر گردد.
باروری,زنان,مشخصههای خانوار,مدل لاجیت ترتیبی تعمیمیافته,ایران
https://www.jpaiassoc.ir/article_28037.html
https://www.jpaiassoc.ir/article_28037_f146036070b4df3f4fe9fa0d46a4850a.pdf